تربیت دختر ان: ۵ راه برای اینکه از دخترمان حمایت کنیم!
تربیت دختر : راهکارها،محدودیتها و شرایطش!
“حدود ۱۰ نفر بودیم که برای صرف شام به رستوران رفتیم.
همه ما گرم صحبت شدیم، یکدفعه متوجه شدم که دخترم نیست،
با شوهرم داشتیم دنبالش میگشتیم که دخترم از پشت سالن بیرون آمد.
زن جوان ادامه داد، متوجه شدم لباسهای دخترم خونی است و به شدت میلرزد.
وقتی وی را در آغوش گرفتم و کمی آرامش کردم به من گفت از سوی کارگر رستوران مورد آزار قرار گرفته است.”
اینها صحبت یک مادر است که درروزنامههای سال ۱۳۹۰ و فضای مجازی آن زمان خیلی سر و صدا کرد!
فکر نکنید این اتفاق در کشورهای غربی افتاده است،در همین تهران خودمان و اتفاقا در مرکز شهر و در یک رستوران شیک!
متاسفانه اخباری مشابه این ( خبر از تجاوز به دخترکان کم سن و سال است) در جامعهی ما کم نیست.
اخباری که شنیدنش هم لرزه به تن هر پدر و مادری میاندازد.
اینکه مقصر کیست؟ و چه شده است که این وضعیت اسفناک در جامعهی ما حکمفرما شده است خارج از بحث ماست.
ما به عنوان پدر و مادر وظیفهای سنگین در قبال نگهداری و حراست از دخترانمان داریم.
از قدیم گفتند مادر باید دختر را مثل گربه بچهاش را به دندان بگیرد!
هر چند این کار سخت است ولی باید پدر با اقتدار و جذبه و مادر با مهر و محبت محافظ دخترشان باشند.
هر چه سن دخترمان بالاتر رود، نگهداری و صاینت از او شکل متفاوتتری به خود میگیرد.
شاید لازم باشد دختر پنج سالهمان را حتی به اندازه چند دقیقه در یک رستوران تنها نگذاریم،
ولی صیانت از دختر ۱۴ ساله به این است که از حال و روز دوستانش مطلع باشیم.
با مادر و پدر دوستانش سلام و علیک داشته باشیم،نسبت به پوشش او حساس باشیم و…
۱- در تربیت دختر ت اقتدار داشته باش!
پدر در خانه مظهر اقتدار است.
پدری در نزد دخترش ارزشمندتر است که با اقتدار بیشتر باشد.
ما باید در خانهی خودمان خط قرمزهای معینی داشته باشیم،
دخترمان باید بداند برای بیرون رفتن از خانه چه نکاتی را رعایت کند، حد و مرز آزادیاش تا کجاست؟
دختر ما باید بداند مرز کجاست و ما هیچگاه تخطی از آن مرز را نمیپذیریم.
(در این مورد پدر و مادر باید با هم همراه باشند.)
منظور از بیرون رفتن از خانه هم به صورت فیزیکی است و هم به صورت مجازی!
فرزند ما هنگام حضور در یک شبکهی مجازی هم مانند زمانی که از خانه بیرون میرود در خطر است.
همینطور که در فضای فیزیکی باید حریم خودش را در مقابل بیگانگان حفظ کند،
در فضای مجازی هم نباید اجازه دهد هر کس به حریم خصوصی او وارد شود.
ممکن است در یک خانواده، پدر چادر را برای دخترش سالهاش الزامی نداند،
و در خانوادهای پدر به دختر ششسالهاش بگوید که بدون چادر حق نداری از خانه بیرون بروی.
این به فرهنگ خانواده و اعتقادات افراد برمیگردد و خارج از بحث ماست.
آقا بهروز مرد سختگیری بود،در دوران نوجوانی وقتی به خانوادهی او نگاه میکردم،میگفتم در آینده فرزندانش به مشکل برمیخورند،
در خانهی آنها قوانین محکمی وجود داشت،
حساب و کتاب مالی دقیق، قوانین معین و… امروز فرزندان آقا بهروز در بین فامیلشان بهترین زندگیها را دارند.
البته یادمان باشد که این اقتدار در کنار آن محبت معنا می یابد,
دخترمان بداند که خیلی دوستش داریم, و به خاطر همین هم حاضر نیستیم از خط قرمزهایمان عبور کنیم!
۳-آموزش دهیم!
چند وقت پیش با دخترم که آن وقت ۵ سالش بود نانوایی رفته بودم.
نانوایی شلوغ بود و چیدمان کیسههای آرد موجب شده بود که فضای تنگی ایجاد شود،
دخترم دم در نانوایی ایستاده بود و من برای خرید یک نان داخل مغازه شدم.
یکی دو دقیقهای دخترم بیرون مغازه منتظر من بود. البته مدام نگاهش میکردم.
وقتی نان را گرفتم و بیرون آمدم ازش پرسیدم اگر وقتی من داخل نانوایی بودم یک آقای مهربان میآمد و یک شکلات به تو تعارف میکرد و میگفت بیا بریم با دخترم که تو ماشینه دوست بشو!”
چی کار میکردی؟ میرفتی یا نه؟ جوابش من رو متعجب کرد. گفت میرفتم!
آنجا بود که دیدم با اینکه خودم خیلی نگران دخترم هستم و در مورد تربیت دختر م دقت دارم،
ولی در مورد خطراتی که در جامعه برای دخترم وجود دارد خیلی با او صحبت نکردهام!
ما موظفیم علاوه بر اینکه از دخترمان محافظت کنیم، به او آموزشهای لازم برای محافظت از خودش را بدهیم. این آموزشها قسمتی از تربیت دختر مان را شامل میشود.
دخترانمان در هر سن با توجه به ادبیات خاص خودشان، آنها را با واقعیات جامعه آشنا کنیم.
دخترها معمولا با مادرشان راحتتر هستند تا با پدر. مادر باید آنها را با مرزها و حریم شخصیآنها آگاه بکند.
مثلا در سنین ۴-۶ سال دخترمان باید بداند که کسی حق ندارد به قسمتهایی از بدن آنها دست بزند،
و نیز بداند که در صورت بروز چنین اتفاقی چه باید بکند!
۴- بد آموزیها را کنار بزنیم!
تا به حال به تبلیغات تلویزیون دقت نمودهاید؟
“شامپوی … را بزنید تا موهای زیبا داشته باشید. ” “خمیردندان … دندانهای شما را زیباتر میکند”
در کنار این عبارات میبینیم که مردم جذب کسی که از آن شامپو یا خمیردندان استفاده نمودهاند میشوند.
با دیدن این تبلیغاتها ناخودآگاه این تصور برای ما ایجاد میشود که:
- جذاب بودن یک ارزش است.
- اگر ظاهری زیبا داشته باشیم جذابیم!
خوب با این اوصاف باید هر کاری که میتوانیم بکنیم تا زیباتر شویم:
رژیم غذایی (رژیم گرفتنهای شدید دختران در غرب به یک بحران وحشتناک و فراگیر تبدیل شده است, علائمی از ورود آن به کشور هم دیده میشود.) بگیریم،
در لباس پوشیدن وسواس داشته باشیم،
از لوازم آرایش استفاده کنیم و…
در این بین ارزشهای اخلاقی مثل مهماننوازی، تواضع، راستگویی، فداکاری و… چه جایگاهی دارد؟
من باید تمام تلاشم را بکنم تا زیباتر و جذابتر باشم،
اگر خودم را مهمتر یا با ارزشتر از دیگران بدانم ایرادی ندارد!
متاسفانه برخی دیگر از فیلمها و داستانها و… هم جذاب بودن را ارزش (بلکه تنها ارزش) برای یک دختر میدانند.
ما باید با تکیه بر ارزشها و کرامت انسانی فرزندمان را از افتادن در این وادی نجات دهیم.
۵- با دخترتان مهربان باشید!
محبت به دخترمان یکی از اصلهای تربیت است، در مورد روشهای ابراز محبت به فرزندان مقالات متعدی در سایت گذاشته ایم.
پیشنهاد می کنم جهت مطالعه کاملتر در این زمینه روی تصویر زیر کلیک نموده و کتاب ارزشمند تربیت به روش سلطان بانو را مطالعه نمایید.
و یا لااقل سه فصل اول این کتاب را به رایگان مطالعه کنید.
فصل۳ تربیت به روش سلطان بانو
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.