نسل دهه ۸۰
چطور باید با نسل دهه ۸۰ ارتباط برقرار نمود و آنان را هدایت کرد؟
بین احساسات و رفتار ارتباط مستقیم برقرار است اگر ما میخواهیم فرزندمان رفتار صحیح داشته باشد باید احساسات او را بشناسیم و درک کنیم.
برای درک احساسات فرزندمان باید بتوانیم خودمان را جای او بگذاریم و از چشم او جهان را ببینیم.
اینچنین میتوانیم فرزندمان را با کمترین اصطکاک با خود همراه کنیم. با او مخالفت کنیم، او را هدایت کنید، ولی به استقلال او آسیب نزنیم
به نظر شما دنیای فرزندتان چه تفاوتی با دنیای شما (وقتی هم سن او بودید) دارد؟
درک فرزندان نسل دهه ۸۰
در روز ۱۸خرداد ۱۳۹۵ اتفاق عجیبی افتاد, چند هزار نفر از دختر و پسران دبیرستانی در پاساژ کوروش اجتماع کردند.
این واقعه آن قدر نا متعارف بود که پلیس به میدان آمد، پاساژ تعطیل شد و… و دست آخر هم معلوم شد فقط یک فراخوان در شبکه های اجتماعی باعث چنین اجتماعی شده است و هیچ انگیزهی خراب کاری و سیاسی و… در پشت پرده نیست. ولی چرا اجتماع ما آن قدر با فرزندان خودش بیگانه است؟
واقعیت این است که وقتی سر و کارمان با متولیدن دههی ۸۰و ۹۰ هست باید بدانیم که آنها چه تفاوتها و شباهتهایی با متولدین دههی ۷۰و ۶۰ دارند.
شناخت بهتر موجب می شود که رفتارهای مناسبتری را از خود بروز دهیم و راحت تر بتوانیم آنان را با خودمان همراه کنیم.
رشد تکنولوژی
از حدود بیست سال پیش تاکنون تکنولوژی رشد چشم گیری نموده است.
سبک زندگی و تعاملات افراد نیز به همین دلیل بسیار تغییر نموده است.
در ادامه به مواردی از این تغییرات میپردازیم که بررابطهی ما و فرزندانمان موثر است.
رایانهها جای یک دوست را برای فرزندان ما پر نموده اند. اگر در زمان ما بچهها توی کوچه فوتبال بازی میکردند و با توپشان شیشهی همسایه را میشکستند!!،
امروز توی کامپیوتر بازی میکنند.
این مسئله روی میزان تحرک، یادگیری کار گروهی، یادگیری تعامل با دیگران و بسیاری دیگر از مسائل اثر میگذارد.
برای بررسی اثرات رایانه روی زندگی و نحوهی رفع آن دو مقاله را مطالعه کنید!
در زمان کودکی و نوجوانی من،تنها منابع دردسترس برای آموختن کتاب بود و معلم!
الان هر چه بخواهیم توی گوگل جستجو میکنیم.
دسترسی فزایندهی فرزندانمان به اطلاعات باعث تغییر در رفتارشان میشود.
تا همین ده سال پیش اگر میخواستی عکسی داشته باشی باید دوربین داشتی و فیلم میخریدی و عکس میگرفتی، تازه بعدش هم میبردی عکاسی تا برایت ظاهر کنند!
الان همهی مبایلها عکس میگیرند و فیلم بر میدارند و برای دیدن آن هم لازم نیست عکاسی بروی! این موجب میشود دسترسی فرزندانمان به عکسها و تبادل عکسها بین آنها راحتتر صورت گیرد.
درسال ۱۳۸۰ منزل فردی رفته بودم. در منزلشان یک گوشی تلفن ثابت (نه بیسیم) در اطاق نشیمن بود و فرزندان خانه (سه دختر و یک پسر) برای صحبت کردن باید از همان خط تلفن استفاده میکردند.
اینچنین نوع ارتباطات فرزندان با دیگران کنترل میشد. امروزه توی جیب و کیف بسیاری از دانشآموزان دبستانی هم موبایل وجود دارد. در واقع ما والدین، نمیتوانیم کنترلی روی ارتباطات فرزندانمان داشته باشیم.
شبکه های اجتماعی
بدتر از موبایل شبکههای اجتماعی است. خود ما والدین هم که سن و سالی داریم وقتی توی شبکههای اجتماعی میرویم آنچنان گرفتار می شویم که میبینیم چند ساعت است توی آن هستیم و بیخبر از دنیای واقعی اطرافمان.
در مهمانیها، جمعهای خانوادگی و… افرادی را میبینیم که فیزیکشان کنار هم هست ولی فکرشان درگیر تلگرام و اینستگرام و… علاوهبر این فرزندانمان در شبکههای اجتماعی از کلماتی استفاده میکنند که در زندگی واقعی استفاده نمی کنند. در مجموع حریمها در شبکههای اجتماعی رقیقتر از فضای واقعی است.
شاید پسر و دختری که در فضای واقعی صحبت کردن با هم را قبیح میدانند به راحتی در فضای مجازی چت کنند.
افزایش آگاهی از خشونت
یکی از اثرات مخرب رشد تکنولوژی که به دلیل اثرگذاری بالای آن جداگانه مطرح نمودیم افزایش آگاهی از خشونت است. الان هر فیلم و عکس خشنی به راحتی توسط CD و ایمیل و تلگرام و اینستگرام بین فرزندانمان دست به دست میشود یا با گشتن در اینترنت به دستشان میرسد! دیدن صحنههای خشونتآمیز روی روح و جسم و نوع عملکرد فرزندانمان اثر میگذارد.
افزایش آگاهی از مسائل جنسی
رشد تکنولوژی به همراه تغییرات فرهنگی در جامعه، سن آگاه شدن فرزندانمان از مسائل جنسی را به شدت کاهش داده است.
سستی خانوادهها و ارتباطات اجتماعی
در سالهای اخیر بنیان خانواده ها سستتر شده است. پدر که روزی مرد خانه بود، از موقعیت قبلی برخوردار نیست، آمارها چک شدن موبایل آقایان توسط همسرانشان درصد بسیار بالایی را نشان میدهد. میزان بالای طلاق و بسیاری از شاخصها همگی نشان از کمرنگ شدن نقش خانوادهها میدهد. متاسفانه فرزندان ما نیز در همین فضا رشد میکنند!
ارتباطات با همسایهها و فضای محله که زمانی عامل بازدارندهی فرزندانمان از بسیاری از خطاها بود، امروز وجود خارجی ندارد. حالا ما اسم همآپارتمانیهایمان را هم نمیدانیم چه برسد به اینکه بخواهیم از همسایهی چهار کوچه آنطرفتر خبر داشته باشیم. لذا محدودیتهایی که قبل از این برای فرزندانمان وجود داشت کمرنگتر شده است.
کم اهمیتی به اخلاق و دین
متاسفانه فضای دینی جامعهی ما آنقدر به هم ریخته است و فرزندانمان به قدری از دین مطالبی سطحی و قشری ولی گسترده شنیدهاند که نسبت به دین و اخلاق بدبین و با فاصله شدهاند. (البته ما پدر مادرها هم وضعیت چندان بهتری نداریم.) لذا دین هم که عاملی کنترلکننده در رفتار فرزندان ما بوده است در فضای کنونی کماثرتر است.
۶٫کاهش زمان با فرزند بودن
شما چندساعت از روز را با فررزندانتان هستید؟ وقتی که با فرزندانتان هستید نه در کنار فرزندانتان دارید تلویزیون میبینید،یا تلگرام چک میکنید و یا… فرزندان ما نیاز دارند که ما با آنها ارتباط داشته باشیم
با این وصف برای همراه نمودن فرزندانمان نیاز به تلاشی مضاعف داریم. نکته مثبت و امیدوار کننده این است که فرزندان ما هنوز ما را به عنوان پدر و مادر قبول دارند و ما میتوانیم با راهکارهایی ساده رابطهی بین خودتان و فرزندتان را بهبود دهید.
اولین قدم در همراه نمودن فرزندمان درک احساسات اوست. برای این کار باید سه مرحلهی شناخت احساسات،پذیرش احساسات و حمایت را انجام داد. در زیر این مراحل توضیح داده شده است.
قبول احساسات کلیدیترین عامل برای ارتباط با نسل دهه ۸۰
شناخت احساسات نسل دهه ۸۰
برای شناخت و درک احساسات فرزندمان مسیر زیر را طی میکنیم:
با دقت گوش میکنیم. شنیدن حرف دل فرزندمان خیلی مهم است.
سوال نمیکنیم: میگذاریم فرزندمان حرف دلش را بزند. با سوالات کوتاه و باز با فرزندمان مواجه شویم. لازم نیست وارد جزئیات شویم!
فقط برداشت خودمان از عواطف فرزندمان را بیان میکنیم. اینطوری مطمئن میشویم که درست متوجهی منظور او شدهایم!
با همین گامهای ساده، فرزندمان حس میکند که فرد مهمی برای ماست، و ما برای احساسات و عواطف او ارزش قائلیم. این قدم در بهبود روابط بین ما و برزندمان خیلی موثر است.
پذیرش احساسات نسل دهه ۸۰
شاید ما با برخی احساسات فرزندمان موافق نباشیم. مثلا او دوست دارد با همکلاسی دانشگاهش ازدواج کند.
نظر ما در این خصوص کاملا با نظر فرزندمان مخالف است.
ولی ما میپذیریم که او چنین احساسی را دارد. با پذیرفتن احساس فرزندمان، او آرامش بیشتری میگیرد.
بعد از آن است که تازه میتوان با فرزندمان صحبت کنیم.
فرزند ما باید بفهمد که ما احساساتش را میپذیریم. برای اینکار از تکنیکهای زیر استفاده میکنیم:
گوش کردن فعال: به طوری که نشان دهیم با احساسات او نمیخواهیم مقابله کنیم.
تایید کردن : بیان احساس فرزندمان با عبارات دیگر
نام نهادن روی احساسات: الان عصبانی هستی! یا به این میگویند شرمگینی یا…
بازهم تاکید میکنم لازم نیست بگوییم این احساس تو صحیح است، ولی قبول داریم که فرزندمان این احساس را دارد.
پذیرش احساسات موجب میشود که فرزندمان بیشتر سفرهی دلش را برای ما بگستراند و از ما مشورت بگیرد.
حمایت از نسل دهه ۸۰
اگر دو مرحلهی بالا را خوب انجام داده باشیم، به راحتی میتوانیم نظرات خودمان را هم بیان کنیم. اگر فرزند ما متوجه شده باشد که ما احساس او را قبول کردهایم احتمال همراهی او بالاتر میرود.
من به همراه خانوادهام از بیستم مهر تا ۲۳مهر ۹۵ به مسافرت رفته بودیم. فرزندانم در این سفر خیلی خسته شده بودند.
با اینکه حدود هشت و نیم شب به خانه آمده بودیم ولی فرزندم خیلی خسته بود و خوابش میآمد، فردا باید مدرسه میرفت و نیاز داشت که آن شب حمام برود و شام هم بخورد.
ولی او روی تختهخوابش دراز کشیده بود و میخواست سریعتر بخوابد! پیشش رفتم شانهاش را مالیدم و گفتم که حتما در این مسافرت خیلی خسته شده، الان هم خیلی خوابش میآید، چه قدر خوب بود الان چشمش رو میبست و راحت میرفت توی عالم خواب و… به او گفتم الان یک ربع به نه است سریع برود حمام و تا ساعت نه هم میتواند بخوابد. با همین چند کلمه مقامتش شکسته شد و سریع همراهی نمود!
چطور استقلال شخصیت فرزندمان را بپذیریم؟
فرزندان ما نیازمند استقلال از ما و یافتن هویت منحصربه فرد خودشان هستند.
برحسب نوع شخصیت، جنسیت و فضای فرهنگی و اجتماعی این امر در بین سنین ده تا ۱۵سال رخ میدهد.
البته این امر با شدت بسیار کمتر در سنین بالای پنج سال هم دیده میشود.
با توجه به اینکه در برخی موارد والدین برای همراه کردن فرزندشان استقلال او را به چالش میکشند،این مقاله میتواند در شکلگیری عزت نفس فرزندانمان بسیار موثر باشد.
استقلال با مسئولیت همراه است.
نسل دهه ۸۰ باید متوجه شوند که داشتن استقلال همراه با مسئولیت است.
لذا لازم است قبل از بروز مشکل باید مرزها را روشن کنیم، و عواقب شکستن مرزها را برایش شرح دهیم. این کار (تعریف مرز – تشریح عواقب رد شدن از مرزها)باید قبل از بروز مشکل صورت گیرد.
قبل از عید۹۵ برای فرزندانم یک دوربین دیجیتال خریدم. وقتی میخواستم آن را به عنوان عیدی به آنها بدهم گفتم استفاده از این وسیله قواعدی دارد، اگر خواستید از کسی عکس بگیرید باید قبلش از او اجازه بگیرید. علاوهبر این اسم این دوربین دوربین مهربانی است، اگر ببینم هر کدامتان این دوربین را میخواهد و دیگری به او نمیدهد، دوربین به مدت یکساعت توقیف میشود!
همین قوانین ساده باعث شد که فرزندانم سر دوربین باهم دعوا نکنند!
فرزندانمان باید بدانند که اگر میخواهند مستقل باشد باید مسئولیت کارهایشان را هم قبول کنند.
اگر میخواهند دوربین مستقل داشته باشند باید با هم همراهی داشته باشند.
در این مقاله در مورد تفاوتهای فرزندان نسل دهه ۸۰ با نسلهای قبل صحبت شد و برای درک احساسات و مسئولیتدادن به فرزندان به عنوان دو روش صحیح ارتباط داشتن با نسل دهه ۸۰ راهکارهایی ارائه گردید.