چطور از اهمال کاری فرزندمان جلوگیری کنیم؟ مقابله با تنبلی فرزند مان
تنبلی فرزند: مشکلی آشنا
آیا شما هم با این مشکل مواجه هستید: تنبلی فرزند ؟
–پسرم سوم دبستان است،
چهارشنبهها که تعطیل میشود، تا عصر روز جمعه مشغول بازی و تلویزیون نگاه کردن و وقتکشی است،
آخر روز جمعه با گریه و ناراحتی، به خاطر اینکه فردا معلم دعوایش نکند،
تکالیفش را انجام میدهد، هر چی هم بگوییم سر درست بشین و زودتر کارهایت را انجام بده گوش نمیکند!
– من دو تا دختر دارم،
هر دوتا هم دبستانی، هیچوقت لباسهایشان را در کمدشان یا جا لباسی نمیزنند،
کتاب و دفتر و وسایلشان هم توی خونه پخش است، هر چی میگویم مرتب باشید،
اتاقتان را مرتب کنید، وسایلتان را از اتاق بیرون نیاورید و … اثر ندارد!
– پسرم شبها مسواک نمیزند،
هر چقدرهم میگویم که دندانهایت خراب میشود و … فایده ندارد،
یک شب مسواک میزند، شبهای بعد تنبلی میکند.
این مثالها برای شما آشنا است؟
اگر فرزندانمان کارهایشان را سر وقت انجام نمیدهند، چه کار کنیم؟
این مقاله راهکارهای عملی رفع این مشکل را بیان مینماید.
اگر از تنبلی فرزندتان در درسخواندن خسته شده اید این مقاله را هم بخوانید:
https://goo.gl/i3Wb54
۱- اهمال کاری مهم نیست!
چرا اهمال کاری خیلی هم مهم است!
ولی نه انقدر که رابطهی شما و فرزندتان را خراب کند.
درس نخواندن، غذانخوردن، نامرتب بودن اتاق، حتی مسواک نزدن نباید باعث شود که رابطهی ما و فرزندمان خراب شود.
ما فرزندمان را دوست داریم، حتی اگر کار بدی هم بکند، بازهم دوستش داریم.
ما فرزندمان را بهخاطر زبر و زرنگ بودنش دوست نداریم:
خودش را دوست داریم، و چون دوستش داریم میخواهیم کارهایش را درست و به موقع انجام دهد.
اولین راهکار برای داشتن فرزندی زرنگ و مسئولیت شناس،ایجاد و تقویت رابطهی محبتآمیز بین خودمان و فرزندمان میباشد.
راهکارهای ابرای محبت به فرزندانمان در این مقالات بررسی شده است.
ما در این نوشتار به راهکارهایی اشاره مینماییم که بدون تخریب این رابطه، فرزندمان هم تنبلی را کنار بگذارد.
۲- اهمال کاری مهم است!
سالها پیش مادری گله داشت، میگفت:
“تا پیش پسرم نشینم و مرتب بهش نگم درست را بخوان! او درس نمیخواند.”
آن پسر تا پنجم دبستان بیشتر درس نخواند، و الان هم نه در شغل موفق است و نه در روابط اجتماعی و نه در روابط خانوادگی!
هیچ وقت مسئولیتپذیری را تمرین نکرده است.
ما به عنوان پدر و مادر موظفیم فرزندمان را مسئولیتپذیر بزرگ کنیم.
با اصرار و التماس و دعوا کار پیش نمیرود،
فرزندمان انگیزهی کافی برای انجام کار پیدا نمیکند و…
پس اهمال کاری را باید جدی بگیریم، و آن را درمان کنیم.
۳- خودمان الگو هستیم!
به فرزندمان نگوییم من که در سن تو بودم، خیلی درسخوان بودم،
یا هر شب مسواک میزدم یا ….
فرزند ما به گذشته نگاه نمیکند، الان چطور هستیم؟
فرزندمان میبیند آیا پدر و مادرش الان کارهایشان را سر وقت انجام میدهند؟
آیا نسبت به مسواک زدن دقت دارند؟ یا ….
اگر خودمان اهمال کار هستیم،پیشنهاد میکنم کتاب بسیار خوب و روان از شنبه نوشتهی آقای بهرامپور را مطالعه نمایید.
در آن کتاب به طور مفصل به راهکارهای درمان اهمالکاری پرداخته شده است.
۴- زمان خاکستری نباشد!
وقتی کار مشکل و مهمی داریم، به جای انجام دادن آن سراغ انجام کارهای سادهتر میرویم.
نمیتوانیم بیکار بشینیم، عذاب وجدان میگیریم،
ولی وقتی به کار دیگری سرگرم هستیم، خیلی بد نیست،
نه آن عذاب وجدان را داریم و نه آن کار سخت را انجام میدهیم.
برای همین هم فرزندمان تکالیفش را میبرد جلوی تلویزیون انجام دهد،
تا هم از مواهب تلویزیون بهرهبرده باشد و هم به خودش (و دیگران) بگوید مشغول انجام تکالیف مدرسه هستم.
متاسفانه این روش وقتگذاری خیلی اتلاف انرژی و وقت را به همراه دارد. نه لذت دیدن تلویزیون را کامل میچشد، و انجام تکلیف هم تقریبا هیچ سودی ندارد.
علاوهبر آن تکلیفی که با نیم ساعت وقتگذاری کامل (اصطلاحا وقت سیاه) انجام میشد الان با دو ساعت هم پایان نمییابد.
خیلی وقتها خود ما والدین هم دچار این مشکل هستیم،
ولی راهکارهای زیر به راحتی این مشکل را حل میکند:
(البته اگر میخواهید بیشتر بخوانید بد نیست در گوگل هم جستجویی کنید)
- کار را دقیق تعریف کنیم: میخواهم تمرین ریاضی صفحهی ۹۸ را در پشت میزم از ساعت ۴ تا ۴:۳۰ حل کنم.
- کتاب و لوازم لازم را در مکانی که در نظر گرفتهام، آماده میکنیم.
- همهی لوازم حواس پرت کن (موبایل، تبلت، کامپیوتر و….) را از خودم دور کنم. (اگر با کامپیوتر کار دارم، صفحات و نرمافزارهای غیر مرتبط با کارم را میبندم)
- مطمئن باشم در حین مدت مورد نظر نیاز به تغذیه یا سرویس بهداشتی یا… ندارم.
- اگر توانستم کارم را قبل از زمانی که تعیین کرده بودم به انجام برسانم (مثلا تمرین صفحهی ۹۸ را قبل از ۴:۳۰ تمام کردم) بقیهی وقت جزء زمان سفید حساب میشود.
- به موبایلمان یا دیگری بگوییم که هنگام پایان یافتن زمان سیاه را به ما اعلام کند.
- زمانهای سفید را به رسمیت میشمارم: بعد از حل تمرینها ۱۰دقیقه استراحت دارم.
- …
۵- کار مناسب را به عهده فرزندمان بگذاریم!
اگر کاری که به عهدهی فرزندمان میباشد خیلی سخت یا خیلی آسان باشد، تنبلی خیلی بیشتر میشود.
کارها باید در مرز توانمندی فرزندانمان باشد.
مثلا میتوانیم از دختر ششسالهمان بخواهیم که دکمهی پیراهن ما را بدوزد.
برای این کار خودمان سوزن را نخ میکنیم، یکی دو کوک را میزنیم و بعد از دخترمان میخواهیم که ادامه دهد.
در عین اینکه از پس این کار بر میآید، کار سختی هم برایش میباشد.
کارهای ساده حوصلهی فرزندمان را سر میبرد،
از طرفی اگر کار آنفدر سخت باشد که او از پس انجامش بر نیاید هم کار را رها میکند.
البته برخی از کارهایی به عهدهی فرزندمان میباشد تکراری و ساده است:
مثلا مسواک زدن، آنجا باید بیشتر از اهمیت مسواک و بهداشت دهان صحبت کنیم.
۶- جلسهی خانوادگی
برای انتقال این فرهنگ به فرزندانمان نیاز داریم با آنان در فضایی متفاوت صحبت کنیم.
در جلسات خانوادگی. به جهت اهمیت این جلسات در تربیت فرزند، و ریزهکاریهای بسیاری که در مدیریت آن باید لحاظ کنیم،
صحبت در این خصوص را به مقالهای اختصاصی در زمینهی جلسات خانوادگی محول میکنیم.
جمعبندی:
- رفع تنبلی فرزند رابطهی ما و فرزندمان را خراب نکند.
- یادمان نرود اهمال کاری را درمان کنیم.
- در رفع تنبلی فرزند مان از خودمان شروع کنیم.
- بین زمانهای سیاه و سفید فرزندانمان تمایز قائل باشیم.
- کار مناسب را تعریف کنیم.
- از جلسات خانوادگی استفاده ببریم.